عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

دیالوگ

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۸۸، ۰۴:۰۰ ب.ظ

گفت: خسته به نظر می رسی امروز!
گفتم: خسته؟ نه ! من به این زودی ها خسته نمی شم. اتفاقا از آدم های خسته خیلی هم بدم می آد.
گفت: جدی؟ پس چته؟ توی همی انگار!
گفتم: نه بابا! من همیشه همین جوری ام. ریختم این جوریه. چیزیم نیست.
گفت: جدی ؟ خدا رو شکر.
گفتم: خدا رو شکر که ریختم این جوریه؟
گفت: نه! که چیزیت نیست. آخه حرف زدنت هم مثل آدم های شکست خورده می مونه.
گفتم: نه بابا! کاش شکست خورده بودم، شکست پل پیروزیه!
گفت: پس از نشکستن دلخوری؟
گفتم: حالا کی گفته دلخورم؟ بی خیال بی خیالم. بی خیال همه شکستن ها و نشکستن هام.
گفت: پس باید خیلی شاد و شنگول باشی. چون از همه چیز آزادی!
گفتم: نه. نه که بی خیال شده باشم. یعنی سعی می کنم بی خیال باشم.
گفت: یعنی می خوای بی خیال باشی ولی نمی تونی هان؟
گفتم: نه. نه که نتونم. می دونی...
گفت: خیلی خب بسه ! اصلا تو الان کاملا فولی. هیچ مشکلی هم نداری. خوبه؟ حالا پاشو بریم یه هوایی بخوریم بلکه...
گفتم: نه نه. خودت تنها برو.
گفت: چرا؟
گفتم نمی دونم. انگار خسته ام...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۶/۱۰
م ح ش

نظرات  (۳)

سلام اخوی خوشگلم...
الاول: ما که آخرش هویت شما رو نفهمیدیم...!
ولی حتما" یه حکمتی داشته دیگه...
الثانی: اینکه ممنون که سر زدی و ضمنناتر هم اینکه طرف خودم بودم...
الثالث: اینکه لینکتون رو هم اصلاح کردم
الرابع: اینکه دیالوگتون رو خوندم. زیبا و بود و بی بدیل. چون جریانی از خیال و رنگ درش جریان داشت که برایم زیبا می نمود...
الخامس: بازم بیا...
۱۵ شهریور ۸۸ ، ۱۷:۴۳ حمزه هدهدکیان
سلام والا ما هم فکر می کنیم که هویتتونو فهمیدیم
فکر می کنیم همان شیخ داستان بنویس سال 79 باشید
من هم همان کسی هستم که سعی می کرد شعر بگه
البته اگه اون شیخ باشی یا نباشی به هر حال لینکتون کردم
خوشحال می شم سربزنی هرجند اخیرا جز یه غزل مطلب درست و درمونی ندارم به هر حال اگر در آینده مطلب درست و حسابی تری داشتم خبر می دم
موفق باشید
(فقط خبر بده همون شیخ که برادر عبدالرضا بود هستی یا نه )
یاعلی
سلام محمد حسین
خوب معلومه که اگه بگم میشناسمت دروغ گفتم...
خوب خیلی محمد حسین به ذهنم میرسه
حالا خیلی اهمیت نداره
حقیقتش مطلبتو نخوندم تا در موردش نظر بدم چون نزدیک 24ساعته که نخوابیدم و شدیدا بی حوصله هستم...
فعلا و همیشه حق نگهدارت
باز هم به ما سر بزن...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.