عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

۲۶ مطلب با موضوع «سیاست» ثبت شده است

مسافر: آخه این همه سروصدا و پوستر و..درسته؟
راننده: شاید درست نباشه. خودش هم راضی نیست ولی خب مردمن. دوستش دارن.
نکته:
وقتی این دیالوگ را توی تاکسی شنیدم داشتم به همین مسئله فکر می کردم.حرفی که راننده تاکسی زد نکته مهمی بود. درصد ریادی از تبلیغات انجام شده وبنرهای توی خیابون در جریان سفر رهبری به قم. مردمی یا متعلق به شرکت های خصوصی بود. اما درباره دولتی هاش هم گرچه زیاده روی درست نیست اما بالاخره همه دستگاه ها بودجه ای برای روابط عمومی ومناسبت ها دارن و چرا نمی تونیم ونباید این سفر رو هم یکی از همین مناسبت ها بدونیم وقتی مردم آن را این جوری می بینن.مگه اینکه کلا از جای دیگه و چیز دیگه ناراحت باشیم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۸۹ ، ۱۷:۲۴
م ح ش
بگذار به تو حسادت کنند، خداوند بر عزتت خواهد افزود!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۸۹ ، ۱۳:۰۱
م ح ش
محمد جان چند دقیقه دیگر زنگ می زنی که از من درباره نوشتن میثاق نامه دانشجویان قم با رهبری مشورت کنی و نمی خواهی درباره لزوم یا عدم لزوم این کار و اینکه این کار من وتو هست یا نه چیزی بشنوی. می خواهی متنش را برایت بنویسم قبول نمی کنم. می خواهی بدانی خوب است توی چه وادی باشد تا خودتان بنویسید.ولی من می دانم آنچه من می پسندم که با رهبر انقلاب درباره خودمان ودرباره دانشجو ودرباره بقیه بگویم تو را راضی نمی کند. تو می خواهی فریاد بزنی و دل سید را به خیال خودت قرص کنی از پشتیبانی دوستانت اما این پشت مرا می لرزاند. می دانم که سید به بودن یا نبودن ما در میدان کاری ندارد و وظیفه خودش را انجام می دهد اما مرا می ترساند از این که در منظر ملائک و اولیای خدا در کنار اهل کوفه زمان حسین قرار بگیریم. می دانم که دوست داری خودتان را نشان بدهید وبگویید که زنده اید و آماده اید و...ولی من می دانم که ما نیستیم. ما آنجور که حتی خود سید می خواهد وبارها گفته است نیستیم. می پرسی یعنی چی؟چه باید می کردیم؟ تو می دانی محمد.می دانی و من می دانم که اگر برگردی و در سکوت فارغ از هیاهوی این روزها و به دور از دغدغه استقبال درباره اش فکر کنی خواهی دید که حتی از یادآوری همه آنچه که از ما خواسته اند ناتوانی. دست هایمان حتی از آنچه خود سید سعی کرده است یادمان بدهد خالی است. عزیزم! من گذاشته ام که میثاقم را با خون امضا کنم اما قبل از آن سر به کاری مشغول می کنم که حقیقتا سید را در این مسیر دشوار که تاریخ را رقم می زند یاری کنم.
مرا ببخش!
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۸۹ ، ۲۳:۴۰
م ح ش

قرآن سوزی توسط یک کشیش امریکایی در سالگرد یازده سپتامبر منتفی شد ولی گزارش شده است تعدادی از امریکایی ها تعدادی قرآن را آتش زدند در این باره معتقدم:

1.مسئله سوخته شدن قرآن توسط تعدادی افراطی با قضیه ای که منتفی شد فرق می کند و نباید همان موضع گیری را توقع داشت یا بروز داد.

2. این کار هرچند دیگر آن وجهه سیاسی ورسانه ای قضیه منتفی شده را ندارد نشان دهنده گوشه هایی از فرهنگی است که می خواهد دنیا را مدیریت کند.

3.باید صبر کرد و از هرکار غیر عاقلانه ای پرهیز کرد.بی شک برافرخته شدن آتش خشم های خارج از کنترل در دو سوی جریان خواست دشمنان اسلام خصوصا صهیونیزم است.مخاطب من کسانی است که ابدا صدای من به گوششان نخواهد رسید.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۸۹ ، ۲۰:۳۴
م ح ش

نماینده محمود عباس واکنش جالبی به صحبت های احمدی نژاد درباره فلسطین داشت. او گفت احمدی نژاد در یک انتخابات جعلی پیروز شده ولی عباس در یک انتخابات آزاد.رسانه های مخالف نظام استقبال عجیبی از این مواضع ابوردینه کردند و ذوق زده آن را نشانه بیچارگی جمهوری اسلامی دانستند. درباره آن اظهارنظر و این واکنش و بازتاب رسانه ای وذوق زدگی بعضی ها وکلا قضیه فوق باید توجه داشت:

1. نحوه سخن گفتن برخی مقامات ایران درباره برخی شخصیت های فلسطینی گاهی آن چیزی نیست که باید باشد. باید همواره احترام لازم را درباره همه شخصیت هایی که بالاخره یک وجهه عمومی دارند لحاظ داشت.البته خودسرگردان خواندن تشکیلات عباس از باب توصیف است نه خدا نکرده توهین

2.البته تشکیلات خودسرگردان هم باید قضایای انتخابات 2006 و اقبال مردم به حماس وبعد زورگویی تشکیلات درباره حیات سیاسی حماس و باقی مسائل موجود درباره دولت عباس در فلسطین را به یاد داشته باشد .لازم به ذکر است اخیراً واشنگتن پست نیز طی تحلیلی ، یکی از موانع مهم این مذاکرات را نامشروع بودن عباس دانسته و نوشته بود که او نمانیده واقعی مردم فلسطین نیست.

3. درست نمی دانم دلیل ذوق زدگی مخالفین نظام چیست. به نظرم با این مواضع عجولانه ناخواسته خود را ریشخند می کنند. تشکیلاتی که نه تنها از سوی ایران که از سوی بسیاری از مردم وشخصیت های ملل عرب متهم به خیانت یا حدااقل حماقت در قضیه سازش است و در قضیه غزه همزمان با بمباران مردمش با دشمنش بگو بخند داشت حالا دربرابر اعلام موضعی که موافق طبع خودش و آمریکا واسرائیل نبوده برانگیخته شده است و از خداخواسته به تهمت ثابت نشده عده ای در داخل تمسک جسته و متناسب با فضای ناعادلانه رسانه ای غرب علیه ایران احمدی نژاد را فاقد مشروعیت برای اظهار نظر درباره فلسطین خوانده.خب این چه چیزی را ثابت می کند؟

4. آیا ذوق زدگی مخالفین جمهوری اسلامی آن قدر احساس سرخوردگی واضمحلال می کنند که حاظرند این خبر را درشت کنند وبه یک دیگر نشان دهند؟ در حالی که مردان جمهوری اسلامی وخیلی از مردم بعید است که انتظار مواضعی جز این از عباس وتشکیلاتش داشته باشند.

شرح تصویر:جمعی از اساتید دانشگاه در نوار غزه برای اعلام برائت از محمود عباس بعد از درخواست عباس برای تعویق بررسی گزارش گلدستون از جنایات رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، این پوستر را طراحی کرده و به در و دیوار شهر زده بودند..
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۸۹ ، ۱۵:۵۵
م ح ش
1.از رحیم مشایی نقل شده است که فلانی وفلانی(از علمای بنام)حرف بزنند من نزنم؟ به نظرم این سرنخ خوبی برای ردگیری اصل مشکل است. وقتی آقایون معمم لزومی نمی بینند مستدل حرف بزنند وبه هویت صنفی خود اتکا می کنند دیگرانی هم که بالاخره گاو نیستند مطالعه می کنند تحقیق می کنند وبه خود حق می دهند چیزی را که می فهمند بگویند. و از این جهت نمی توان خرده برآنها گرفت

2.البته هیاهوی پیرامون مشایی از همان اول سیاسی بوده و به دوستان این وری واون وری توصیه می کنم اگر نمی خواهند از جاده عدالت خارج شوند فارق از سروصداها و حتی موضع گیری علما بشنوند وفکر کنند وقضاوت کنند.

3. اما این فرصت خوبی است برای روحانیون که برخی روش های خود را اصلاح کنند وبپذیرند که دنیای گذشته تمام شده است وامروز کسی حرفی را به خاطر اطمینان به گوینده اش کمتر می پذیرد بگذر از این که دیگر آن اطمینان گذشته هم از کف آقایون رفته است.

..
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۸۹ ، ۲۲:۲۳
م ح ش

ایتالو کالوینو داستان کوتاه ی دارد با عنوان همبستگی که قصه آدمی ست که نیمه شب در حال پرسه زدن در خیابان متوجه ور رفتن عده ای به در یک انبار می شود. می رود کمکشان وحسابی همراهی شان می کند. بعد می فرستندش برود سر کوچه سروگوشی آب بدهد. می رود سرکوچه وهمینجوری قاطی مردمی می شود که به دنبال دزدها هستند. کمکشان می کند و بعد دوباره اتفاقی وارد جمع دزدها می شود و این بارموقع فرار زمین می خورد ووقتی پا می شود خودش را درمیان مردمی می بیند که دارند دزدها را دنبال می کنند و دوباره با انگیزه تمام دنبال دزدها می کند. خلاصه هی جا عوض می کند واتفاقا هردو جا خیلی خوب وبا همدلی تمام حق همراهی را در قول وفعل به جا می آورد...من فکر می کنم این یک داستان سیاسی است! شما چطور؟
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۸۹ ، ۲۰:۲۰
م ح ش

اکنون با دستگیری عبدالمالک ریگی احتمالا کسی شک ندارد که ایران یکی از بزرگترین قدرت های اطلاعاتی وامنیتی است اما نباید فراموش کرد که آنچه پایه اصلی یک قدرت محسوب می شود بیش وپیش از آنکه به قوای امنیتی واطلاعاتی و سیستم های جاسوسی و ضدجاسوسی مربوط باشد به افکار عمومی وابسته است. چنان که بزرگان علم سیاست گفته اند آن کسی قدرتمندتر است و می تواند حکومت کند که توان بیشتری در اقناع افکار عمومی داشته باشد. این اقناع درباره افکار عمومی مردم داخل کشور وهم افکار عمومی جهان است. بر این اساس حتی موفقیت هایی چون دستگیری یک مهره حساس دشمن وقتی واقعا می تواندبه استحکام ما بیفزاید که قبل از آن به فکر اقناع مردم درباره اصول اساسی حکومت و در سطح بعدی خصوصا برای افکار عمومی جهان درباره تروریست هایی چون ریگی بوده باشیم . من منکر وجود این اقناع وتلاش مسئولین برای ایجاد آن نیستم اما همچنان که بارها توسط نخبگان گوشزد شده است گویا برخی اهالی سیاست کمتر به آن توجه دارند و حق بودن تصمیمات خویش را ( بر این فرض که حق باشد ) برای پیش رفتن در عرصه های داخلی وبین المللی کافی می دانند و این می توانند متناسب با اهمیت موضوعات کم یا زیاد خطرآفرین باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۸۸ ، ۱۵:۱۱
م ح ش

مغالطات سیاسی با انتخابات 88 هزاران شاهد مثال جانانه به جا گذاشته از همه اطراف دعوا. یک وقتی در آینده های نه چندان دور باید بنشینیم درباره شان صحبت کنیم مواظب باشیم دوباره تکرارشان نکنیم. منظورم وقتی است که فضا آرام شد و همه مشغول واکاوی گذشته ها شدند.خیلی غمناک است اما با به طرز مضحکی در محاصره مغالطات واقع شده ایم. فتنه به همین جور شرایطی گفته می شود. درسته؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۸۸ ، ۱۵:۵۹
م ح ش

1. انقلاب اسلامی ایران، از آن جا که در آرمان ها و اهداف بر اساس تعالیم اسلام پایه گرفت از جهات زیادی شبیه ظهور اسلام بوده است.انقلاب اسلامی، عرضه کننده دین جدیدی نبود اما نظام سیاسی ای که با آن پیاده شد، برای جهانیان تازه می نمود. انقلاب هم مانند اصل اسلام در دل سیاهی ها و در میان جهالتی جهان گیر درخشید و درست وقتی که مکاتب بشری، خود را در مسیر تکامل بشر، تنها و آخرین نسخه ممکن برای اداره بشریت می دیدند، آب حیات وحی را دوباره در زندگی اجتماعی بشر به جریان انداخت و به همین دلیل با جبهه کفر که داشت جهان را نسبت به ضرورت خویش متقاعد می کرد، رو به رو شد، همان طور که اسلام از سوی امپراتوی های بزرگ دنیا و جاهلیت سنگین سرزمین خود، تهدید می شد. آفات وخطرات پیش روی انقلاب اسلامی معاصر و انقلاب عظیم اسلام هم شبیه هم است و چون هر دو از یک جنس هستند از یک جا ضربه می خورند ؛ همان جایی که در زبان معصومین و پیشوایان دو انقلاب گوشزد شده است: دنیا خواهی و اصالت دادن به دنیا در گرایش به آن.
2. انقلاب اسلامی هم، مانند اصل اسلام عهده دار سامان¬دهی دنیای مردم است و با لزوم توجه به دنیای مردم و تلاش برای بهره مندکردن آنان از امکانات زندگی مشکلی ندارد اما بین اسلام و دنیای مادی گرای کفر مرزی در نگاه به دنیا هست که نباید زیر پا گذاشته شود. جامعه اسلامی حتی اگر هزاران شهید برای استقرار خود داده باشد، به محض عبور از این مرز، وارد وادی کفر می شود و طبیعی است که ازین به بعد برای پیروزی هایش هم باید به قدرت های طاغوت و نه یاری خداوند تکیه کند (و باطل همیشه ضعیف ترین قدرت هاست).
3. طبیعتا این تغییر با انحراف یکی دو نفر نباید رخ بدهد و تا در همه جامعه یا اکثریت آن سرایت نکند، انقلاب را زمین نمی زند. اما همه¬ی این یکی دو نفرها مثل هم نیستند. افرادی که تآثیر بیشتری بر جریان های اجتماعی دارند ،خصوصا اگر خود از بانیان روند جدید باشند، قادرند با کوچک ترین نرمشی دربرابر جاذبه دنیا، جامعه ای را به دام دنیا پرستی و فساد بکشانند. والبته تجربه اصحاب اسلام و جنگ های جمل وصفین ونهروان وعاشورا و... هشدار می دهد که تغییر خواص،همیشه شدنی است و چندان وقت و هزینه ای هم نمی برد! در این میان، وظیفه جامعه بیدار و باقی اصحاب انقلاب، مراجعه مدام به اصول اولیه و مقایسه همه آدم ها با آن هاست. در مقابل، بزرگ ترین اشتباه، گره زدن اصل حرکت به مهره های آن است یعنی همان کاری که مسلمانان را بعد از پیامبر دچار فتنه های گوناگون کرد.
4. یکی از نشانه های خالی شدن اصحاب انقلاب از هویت ناب اسلامی این است که آن ها انقلاب را وامدار خود می بینند و نه خود را بدهکار انقلاب، همچنان که حضرت امیر مونان به منت داشتن بعضی اصحاب بر اسلام به خاطر اسلام آوردنشان اشاره کرده اند.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۸۸ ، ۲۱:۴۲
م ح ش