عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

۵ مطلب با موضوع «اخلاق» ثبت شده است

اشتباهات ندانسته ات

و خطاهایی را که از آنها پیشمان شده ای

با کمترین بهانه ای

ندیده می گیرم

چون بی اندازه دوستت دارم

و نمی خواهم گردی از بدی ها بر دامنت باقی بماند

من کسی را تنبیه می کنم

که هیچ جای گذشت باقی نگذارد

و  خودش اصرار داشته باشد که با نافرمانی اش

از این همه مهر محروم شود


پس در بدترین شرایط هم

هرگز از لطف من ناامید نشو

یادت هست که به ابراهیم نبی چه گفتم؟

«کسی باید از من ناامید باشد که روی از من برگردانده است»

و چه عذابی دردناک تر از این ناامیدی؟

 

برداشتی از سوره مبارکه ابراهیم. آیات 49 تا 56

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۱۶
م ح ش
وقتی شیطان از سجده سر باز زد خداوند ضمن اخراج او چیزی گفت که نشان می دهد چرا همین یک نافرمانی شیطان این قدر سنگین بود که عبادت های هزاران ساله اش را به باد داد.
خداوند به شیطان فرمود: بیرون شو که اینجا جایی نیست که بخواهی تکبر کنی!

تکبر گناه عجیبی است و شاید هیچ حالتی به این اندازه هم نزدیک به انسان، هم خوش منظر و به نظر حق طبیعی انسان و هم در عین حال پرخطر نباشد.

مراقب باشیم نسبت به هیچ کس هیچ کس حتی کسانی که به نظر بسیار پست تر از شما باشند خود را برتر نشماریم که همین برای پست تر بودن ما کافی خواهد بود!

قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرینَ (13) اعراف
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۰۸
م ح ش
اگر بر مبنای مضامین دعای جوشن کبیر بخواهیم دوبال برای پرواز و ارتباط با خدا ترسیم کنیم این دوبال عبارت خواهند بود از: 1- احساس ناچیزی و کوچکی در برابر خدا که با فرازهای پرطنینی از عظمت و جلال خدا ترتیب می یابد و 2- صمیمیت و رفاقت نزدیکی که انگار بین دو دوست قدیمی و البته یکی پرگذشت و یکی بی معرفت! برقرار شده است.
این دو تا حس و حال در کنار هم آدم را پرواز می دهد اگر واقعا در دل پدید بیاد و خالی از ادا و اطوار و خرده شیشه ها و ناخالصی باشد...خدا توفیق دهاد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۰۴
م ح ش
کافر کسی نیست که حقیقت را نمی داند و چون نمی داند طبیعتا به آن معتقد نیست. کافر کسی است که می داند اما خودش را به نادانی می زند. معنی کفر پوشش است. یعنی چیزی که عیان شده بود با چیزی بپوشی. از حقیقتی که یافته بودی هرچند کوچک بود چشم بچوشی به هر بهانه. این کفر است و کفر یک حقیقت کوچک آغاز کفرهای بزرگ است. بلکه کفر کوچک چشم را از بینایی سابق هم می اندازد تا دیگر چیزی که پیشتر می دیدی و انکار می کردی دیگر حتی نبینی... می شنوی ولی نمی شنوی. می بینی ولی نمی بینی...خدا به روزمان نیاورد. قرآن وضع کفرپیشه را این گونه توصیف می کند:

وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (171)بقره
و مثل کافران در شنیدن سخن انبیا و درک نکردن معناى آن، چون حیوانى است که آوازش کنند. از آن آواز معنایى درک نکرده، جز صدایى نشنود و کفّار هم از شنیدن و گفتن و دیدن حق، کر و لال و کورند، زیرا عقل خود را به کار نمى‏بندند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۵:۲۷
م ح ش
این شعر پروین را با خودت زمزمه کن. بیندیش که چگونه می توانی از آفات چشم و لطمه هایی که دلت از نگاهت خورده است بیش از پیش حذر کنی:
دلت هرگز نمیگشت این چنین آلوده و تیره
اگر چشم تو میدانست شرط پاسبانی را
کنترل دل و مدیریت کردن دل البته خودش از مقدمات کنترل چشم است اما این روند و فرایندی است دو سویه از هر کدام که شروع کنی و ادامه دهی در یک دور برگشتی هر دو را تقویت کرده ای و اگر خرابی را هم از هرکدام شروع کنی به تخریب دیگری می انجامی تا دایره وار در یاری دو سویه دل وچشم به یکدیگر ، نابودت کنند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۲:۵۴
م ح ش