عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

۷ مطلب با موضوع «سینما وتلویزیون» ثبت شده است

درباره سینمایی فورد در برابر فراری

نبرد فورد با فراری وقتی شکل جدی به خود می گیرد که فورد توسط رپیس فراری تحقیر می شود. فورد تصمیم می گیرد به هر قیمتی که شده ماشین مسابقه بسازد و به فراری ثابت کند که اشتباه می کرده است.
این نبرد همیشگی انسان است. وقتی تحقیر می شود خود را به آب و آتش می زند تا ارزش خود را بازیابد. جریان های تمدنی نیز بی نسبت با این حقیقت نیستند! .. تحقیر انسان به دست کلیسا او را به شورش علیه دین و دست یازیدن به چیزی ترغیب کرد که انسان را کرامت بیشتری می بخشید! و آنگاه که ماشین مدرنیته به تدریج همه هویت او را بلعید از این تحقیر بی سابقه به هرچه که در دسترسش بود پناه برد. نه لزوما به دین که به هرچه او را معنایی ببخشد.. قرار متزلزل در وضعیت آشوبناک پست مدرن!

مایلز در میانه مسابقه وقتی به سرعت ۲۴۰ کلیومتر در ساعت (یا همین حدود) می رسد اتفاق متفاوتی می افتد. ناگهان و در اوج هیجان همه چیز در برابر او رنگ می بازد. زمان می ایستد و او می اندیشد: من کی ام و اینجا چه می کنم؟ در میانه جنگیدن برای معنابخشیدن به زندگی اش ناگهان حس رهایی مطلق را می چشد. این تجربه چنان لذت بخش است که وسوسه تکرارش حتا او را به کام مرگ می کشاند!
فورد در برابر فراری جدای از همه جذابیت های سینمایی اش برای من تصویر تمنای معنا از سوی انسانی است که با وجود پیروزی ظاهری در معرض فروپاشی قرار دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۳:۵۰
م ح ش

دنیای حیوانات همیشه فضای محبوب قصه‌گوها بوده؛ از داستان‌های پانصد سال قبل از میلاد در «کلیله و دمنه» گرفته تا «مزرعه حیوانات جرج اورول در 1945م»؛ نقطه مشترک همه آن‌ها این بوده که هیچ‌کدام واقعا درباره حیوانات نبوده‌اند. .
قصه «جزیره سگ‌ها» محصول 2018 «وِس اندرسون» هم از همین‌دست آثار است. «جزیره سگ‌ها» با قصه‌ای ساده و ابتدایی، و البته حداکثر استفاده از صدا و تصویر به روایتی جهان‌شمول از زندگی انسان در عصر ماشین می‌پردازد؛ زندگی‌ای که از معنا تهی شده است و قهرمان داستان آن را به مردم برمی‌گرداند. .
در این انیمیشن، سگ ها، همچنان که قرار است در زمینه ذهن شرقی به نمادی گیتایی تبدیل شوند، برای انسان ها، معنای زندگی اند؛ قسمت تبعید شده تمدن جدید. هرچند خالق این داستان، نخواسته است از صورت کاملا زمینی این موجودات و تصویر فرومایگی تحمیلی شان، دست بکشد.
.
این، انیمیشنی برای بزرگترهاست برای لذت بردن از رنگ و صدا و فکر کردن درباره جهان و خویشتن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۴۸
م ح ش

یک داستان البته تکراری که به جذاب ترین شکل ممکن روایت شده. تسلط تکنولوژی بر سازندگانش. همانقدر هول انگیز که قابل پذیرش!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۰
م ح ش

فک کنم اگه این شب ها کلاه قرمزی و تکرار سریال فوق العاده ی وضعیت سفید را تلویزیون پخش نمی کرد از نفرت تلویزیون رو بر می داشتم از پنجره پرت می کردم بیرون!

منظورم رو اگه بخواهم به زبان دیگری بیان کنم باید بگویم: آقایان سیما بابت این دو تا برنامه ممنون!!
امروز زندگی پای رو هم دانلود کردم و دیدم. در کل جالب بود اگر چه با تحلیلی که قبلا در باره اش شنیده بودم خیلی نمی ساخت و البته حرف درباره اش زیاد هست که نمی دانم کی وقت گفتنش خواهد بود. اما نکته مهم این که با وجود این که همه ذهنم درگیر زندگی پای شده بود نشستم پای وضعیت سفید و باز مثل هر دفعه از نوستالوژی خیره کننده اش محظوظ شدم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۲۳
م ح ش
آقای سلحشور عزیز در وبلاگ خود از پشتوانه تحقیقاتی سریالی که ساخته است دفاع کرده است.و خوب شد که این کار را کردند تا ثابت شود که متاسفانه همان گونه که پیش بینی می کردم در نوشتن سریال یوزارسیف از منابع غیر اسلامی هم بهره ها برده اند.این آغاز مشکل است.صحبت بر سر این است که چرا باید متوسل به منابعی بشویم که از صحت و سقم آن ها بی خبریم و احتمال تحریف و خطا در آن بسیار است.و از این جا باز می گردم به همان سوال اصلی که چه ضرورتی دارد پا را از آن چه که قرآن درباره پیامبران تعریف کرده و مطلوب خود را از آن حاصل کرده است فراتر بگذاریم ودنبال تفصیل قضیه را تا به حدی بگیریم که ناچار دست به دامان افسانه ها وتاریخ سرایی و سازی های ملل دیگر برویم و واقعیت را به افسانه بیامیزیم؟از این بگذریم که اساسا قصد به تصویر کشیدن فردی که زیباترین انسان های تاریخ بوده است کاری از پیش شکست خورده است وباز بگذریم از این که ما به اسم قصه های قرآن تصاویر زنان را با مسامحه در حدود شرحی به نمایش می گذاریم وباز بگذار بگذریم از این که در شخصیت پردازی ها چهره ای چنین بلاهت زده از پیامبر خدا یعقوب و نیز فرمانروای مصر تحویل مخاطب خود می دهیم.به راستی آیا جناب سلحشور چه چیزی را از ساختن این سریال می جسته اند که حالا حاصل شده باشد وجای دفاع باقی مانده باشد؟شاید درست تر این باشد که سریال ساخته شده را قصه ساختگی ای با محوریت شخصی به نام یوزارسیف بدانیم بی هیچ ربطی به قرآن وتاریخ وچیزهای مهم دیگر.
۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۸۷ ، ۱۸:۰۴
م ح ش
نمی دانم سریال یوسف پیامبر را می بینید یا نه.ولی کاش من هیچ وقت نمی دیدم.که چگونه همه چیز را مسخره کرده اند و چگونه همه را خنگ وخرفت حساب کرده اند.من نمی دانم بزرگان این سرزمین چگونه دارند تحمل می کنند لابد چون خود را مخاطب این جور سریال ها نمی دانند ککشان هم نمی گزد.اما من از حق خودم نمی گذرم.سلحشور و تیمش علاوه بر خدا ویوسف پیامبر باید در روز قیامت به من هم جواب بدهند که آنچه به تصویر کشیده اند از کجا آورده اند و با تشخیص کدام مجتهد اجازه این خیالپردازی ها را دریافت کرده اند؟در فکرم چیزی بنویسم درباره قصه های قرآن وسریال های مثلا مذهبی ما و مشکلات این عرصه از جهت نظری.گونه ای مسئله شناسی!به هر حال متأسفم به حال این قوم جهالت زده... .
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۸۷ ، ۲۳:۵۵
م ح ش

با نمایش پریدخت فصل دیگری از فعالیت تلویزیون رقم خورد.تابوی استفاده ابزاری از زن جلوه گر در عنوان و تیتراژ شکسته شد و صدا و سیما به همین راضی شد که این فضاحت در داستان خود گذری سطحی بر مفاهیم عالی انقلابی و مذهبی داشته باشد. و باز سیاست است که برنده است و فرهنگ است که نادیده گرفته می شود. من نمی دانم تقصیر از کیست.من هیچ چیز نمی دانم. در قضیه ساعت شنی هم اتفاقات جدیدی افتاد اما انتقادهای سطحی گوش ها را بر نقدهای درست بست .در ساعت شنی رحم اجاره ای نبود تازه بود و جای صحبت و نقد و...داشت. چیزی که تازه بود یا لااقل برای سریال های تلویزیون ساخته تازه بود ورود فضاهای سیاه با شخصیت های همه و بلااستثنا روان پریش و ناسالم بود.چیزی که هرگز با جهان بینی توحیدی و قرآنی نمی سازد و فقط پیروی بود از مدی که البته دارد دمده می شود(لااقل در جریان داستان نویسی چنین است).پرونده سیاه دیگر مدار صفر درجه بود که سیاست جاده را صاف کرد تا خودکشی ،بازی زنان بدون حجاب در کنار بازیگران ایرانی راحت و بدون گیر مطرح شوند. اما این ها همه لایه رویی گندوگتاری است که دارد به تن سیماوصدا! می افتد و بعد دامن خانواده ها و مردم بدبخت را خواهد گرفت. خرابی اصلی به پس زمینه های فکری فیلم و سریال سازان مربوط است که بر مسلمات و مفرضات دنیای بدون آخرت تکیه دارد و شیفته دنیایند و مشغول دنیایند و از سر همین مشغولی و بسیاری از سر درد شهرت و پول و... برنامه می سازند و این چنین است که وقتی برای ماه رمضان هم می سازند وقتی قرار است مردم را از شیطان بهراسانند کار را خراب تر از قبل می کنند و بر خرافه ها و شبهات و نقاط ابهام مخاطب می افزایند.پریدخت نه داستان خوب داشت و نه بازیگران کار خارق العاده ای کردند و جز این نبود که پریدختی بود و پریدخت ها همیشه انگیزه خوبی(بدی) برای دیده شدن بوده اند.و همین بود وبس و دردا که داریم به عقب برمی گردیم قباحت ها یکی یکی از قبای قباحت به در می آیند.ساعت شنی داستان خوبی داشت و ساخت نو و قوی ای داشت و خوب اعماقی از جامعه خراب مان را تصویر می کرد اما چرا کسی حق پیدا می کند چونان کاربگردان ساعت شنی امنیت خاطر و سلامت ذهن مخاطب عام را با ارائه ای چنین دلهره آور و سرد و سرشار از ناامیدی به خطر اندازد؟ودر مدار صفر درجه با کاری پرهزینه و قابل از جهت ساخت و روایت روبروئیم. اما فتحی در این جا اصلاح گری را که از دست هشته است هیچ چشم بر ویرانگری های اثر خود بسته است و گذاشته است روایت تاریخ هر چه جان دارتر شود و همه چیز وهمه چیز در خدمت همین یک چیز باشد.راستی عجیب نیست که در این هر سه بسیاری دیگر از سریال های ما خودکشی اتفاق می افتد؟اگر چنین است به نوبه خود (باز هم)می گویم که واقعا نمی دانم مقصر کیست.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۸۶ ، ۲۱:۵۷
م ح ش