1. انقلاب اسلامی ایران، از آن جا که در آرمان ها و اهداف بر اساس تعالیم اسلام پایه گرفت از جهات زیادی شبیه ظهور اسلام بوده است.انقلاب اسلامی، عرضه کننده دین جدیدی نبود اما نظام سیاسی ای که با آن پیاده شد، برای جهانیان تازه می نمود. انقلاب هم مانند اصل اسلام در دل سیاهی ها و در میان جهالتی جهان گیر درخشید و درست وقتی که مکاتب بشری، خود را در مسیر تکامل بشر، تنها و آخرین نسخه ممکن برای اداره بشریت می دیدند، آب حیات وحی را دوباره در زندگی اجتماعی بشر به جریان انداخت و به همین دلیل با جبهه کفر که داشت جهان را نسبت به ضرورت خویش متقاعد می کرد، رو به رو شد، همان طور که اسلام از سوی امپراتوی های بزرگ دنیا و جاهلیت سنگین سرزمین خود، تهدید می شد. آفات وخطرات پیش روی انقلاب اسلامی معاصر و انقلاب عظیم اسلام هم شبیه هم است و چون هر دو از یک جنس هستند از یک جا ضربه می خورند ؛ همان جایی که در زبان معصومین و پیشوایان دو انقلاب گوشزد شده است: دنیا خواهی و اصالت دادن به دنیا در گرایش به آن.
2. انقلاب اسلامی هم، مانند اصل اسلام عهده دار سامان¬دهی دنیای مردم است و با لزوم توجه به دنیای مردم و تلاش برای بهره مندکردن آنان از امکانات زندگی مشکلی ندارد اما بین اسلام و دنیای مادی گرای کفر مرزی در نگاه به دنیا هست که نباید زیر پا گذاشته شود. جامعه اسلامی حتی اگر هزاران شهید برای استقرار خود داده باشد، به محض عبور از این مرز، وارد وادی کفر می شود و طبیعی است که ازین به بعد برای پیروزی هایش هم باید به قدرت های طاغوت و نه یاری خداوند تکیه کند (و باطل همیشه ضعیف ترین قدرت هاست).
3. طبیعتا این تغییر با انحراف یکی دو نفر نباید رخ بدهد و تا در همه جامعه یا اکثریت آن سرایت نکند، انقلاب را زمین نمی زند. اما همه¬ی این یکی دو نفرها مثل هم نیستند. افرادی که تآثیر بیشتری بر جریان های اجتماعی دارند ،خصوصا اگر خود از بانیان روند جدید باشند، قادرند با کوچک ترین نرمشی دربرابر جاذبه دنیا، جامعه ای را به دام دنیا پرستی و فساد بکشانند. والبته تجربه اصحاب اسلام و جنگ های جمل وصفین ونهروان وعاشورا و... هشدار می دهد که تغییر خواص،همیشه شدنی است و چندان وقت و هزینه ای هم نمی برد! در این میان، وظیفه جامعه بیدار و باقی اصحاب انقلاب، مراجعه مدام به اصول اولیه و مقایسه همه آدم ها با آن هاست. در مقابل، بزرگ ترین اشتباه، گره زدن اصل حرکت به مهره های آن است یعنی همان کاری که مسلمانان را بعد از پیامبر دچار فتنه های گوناگون کرد.
4. یکی از نشانه های خالی شدن اصحاب انقلاب از هویت ناب اسلامی این است که آن ها انقلاب را وامدار خود می بینند و نه خود را بدهکار انقلاب، همچنان که حضرت امیر مونان به منت داشتن بعضی اصحاب بر اسلام به خاطر اسلام آوردنشان اشاره کرده اند.