عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

عالم و آدم

رویای نیکبختی انسان | یادداشت های یک جستجوگر

جزئیات یک مرگ لطیف

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۸۸، ۰۸:۱۹ ب.ظ

مرد تمام زندگی 62 ساله اش را آرام و با حوصله پشت سرگذاشته بود اما به محض دیدن ماشینی که ناگهان از فرعی پیچید وسط اتوبان زد روی ترمز.پس از آن که بیش تر از 5 تا معلق زد وطی آن سر مرد بر اثر اصابت به ستون ها سقف و نهایتا شیشه جلو تغییر حالت داد از نرده های پل پرت شد پائین و شروع کرد به غلط خوردن. یکی از میله های بالشتک صندلی که از جا در رفته بود حالا از پشت فرو رفت میان دو کتف و در اثر ضربات پی در پی فرمان قفسه سینه خورد و تمام سیستم های داخلی بدن له شد. وقتی ماشین می رفت که در پائین دره آرام بگیرد تمام استخوان های دست پا وگردن تکه تکه و بخشی از آهن ستون از جا کنده و از کنار گوش وارد مغز شده بود. بالاخره ماشین از حرکت ایستاد اما در آخرین تکان فندک ماشین که با اولین ضربه ها روشن شده بود از جا پرید و روی صندلی آغشته به بنزین عقب افتاد و... به این ترتیب کسی نتوانست از طریق اظهارنظرهای پزشکان به علت اصلی مرگ یعنی ایست قلبی پی ببرد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۲/۰۴
م ح ش

نظرات  (۶)

نوشته هاتون قشنگه.از هر دری.بعضی هاشم آدم آخرش هیج جی دستگیرش نمی شه ولی باز جالبن.مثل داستان های چخوف.
تازه قالب وبلاگتون هم قشنگه.مث برگه های کاهی-رنگش-.
دلم تنگ شد بره کاغذ طراحی و مداد و ایضا برای دفتر مشق کاهی های دوران کودکی
موفق باشین
یا علی
مم...نون!
۰۵ اسفند ۸۸ ، ۱۳:۴۰ حسین فاطمی
سلام آقای محمد حسین شعاعی.
یک گله دارم.
چرا این قدر دیر به روز می کنین من به نوشته هاتون عادت کردم یا بهتر بگم معتاد شدم اگر روزی به من نرسه داغون میشم
مبارکه..
سلام
یاد فیلم مقصد نهایی افتادم
:))
بسیار لطیف بود :)
هیچ چیز اون جور که به نظر میرسه نیست...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.