عنوان جذابی دارد کتاب. برای همین و به امید یافتن مطالبی که ریشه های عرفان اسلامی را واکاوی کند بازش کردم. دریغ. تقریبا هیچ مطلب مهمی درباره سرچشمه های عرفان نداشت. مجموعه ای از یادداشت هایی است با موضوعات پراکنده که به زحمت می توان ذیل سرچشمه های عرفان قرار داد، مگر این که طرحی وجود می داشت که اینها را به شکلی به هم ربط می داد یا اشاره ای می کرد که چگونه از این ها سرچشمه های عرفان، که لاید اینجا عرفان اسلامی مطرح بوده، در می آید. وانگهی نوشته فروهر در موارد متعددی از دقت در نقل و وثاقت در منابع هم خالی است و نمی دانم به چه دلیل نویسنده فکر کرده است اینها می تواند از چشم خواننده پوشیده بماند. قسمت نهایی کتاب که در ظاهر بیشترین ارتباط را با موضوع اصلی کتاب دارد بسیار نحیف و ناچیز است و به سرعت و به شکلی شتابزده و البته بدون تحلیل کافی تمام می شود.