تقلید متناقض؛ هیپی های در جهان و ایران
یکی از اتفاقات خوشمزه در بده بستان های فرهنگی، مربوط به هیپی هاست که در غرب، ضد امپریالیسم بودند و نزدیک به کمونیستها و در ایران نماد فرهنگ غربی و مورد نفرت چپ ها.
.
در اعتراض به ارزش های مدرن و اتفاقاتی مثل جنگ ویتنام، هیپی ها شکل گرفتند. حاشیهگرایی و مصرف مواد مخدر، تجربه انواع روانگردانها، داشتن موی بلند، جمعهای قبیله مانند، شعار برای صلح، ستایش از دنیای عشق و آزادی، پرورش گل، موسیقی سبک اسید راک و راک از ویژگی های هیپی ها بود. آنها با رویگرداندن از زندگی سودپرستانه بورژوایی و ترک خانه و زندگی در گروههای خانوادگی میخواستند به رشد معنوی و روحی برسند.
البته آنها در این ویزگی با مدل ایرانی هیپی مشترک بودند که معتقد بودند گذشته در حد غیرقابل بخششی به نیروهای سرکوبگر وابسته بوده و جامعه باید دوباره از نو ساخته شود. در جامعه برابری طلب آنها اثری از سلسله مراتب سلطه، پدرسالاری، نژادپرستی، نیازهای کاذب،مصرفگرایی، بیگانگی و ادیان سازمان یافته وجود نداشت. .
در واقع هیپی های ایران مدل خوبی برای اعتراض پیدا کرده اند ولی دقیقا اعتراض به چی؟ سنت های گذشته؟ دقیقا چرا؟ کسی نمی دانست. فقط سرکشی بود!
.
فرهنگ هیپی بیشتر از طریق هنر و خصوصا موسیقی و سینما به ایران رسیده بود. از اینها خوششان آمد و سعی کردند خودشان را به شکل آنها دربیاورند بدون آنکه چیزی درباره ریشه ها و آرمان های فرهنگی آنها بدانند.
.
الآن هم در مورد خیلی جریان های فرهنگی فعلی هم قضیه انگار همین است: در هنر وفرهنگ و سیاست و آشپزی و رسانه و معنویت و حتی دینداری مان از چیزی خوشمان میاد و تقلیدش می کنیم.