همبستگی مجلس با دانشگاه آزاد
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۸۹، ۰۸:۲۰ ب.ظ
ایتالو کالوینو داستان کوتاه ی دارد با عنوان همبستگی که قصه آدمی ست که نیمه شب در حال پرسه زدن در خیابان متوجه ور رفتن عده ای به در یک انبار می شود. می رود کمکشان وحسابی همراهی شان می کند. بعد می فرستندش برود سر کوچه سروگوشی آب بدهد. می رود سرکوچه وهمینجوری قاطی مردمی می شود که به دنبال دزدها هستند. کمکشان می کند و بعد دوباره اتفاقی وارد جمع دزدها می شود و این بارموقع فرار زمین می خورد ووقتی پا می شود خودش را درمیان مردمی می بیند که دارند دزدها را دنبال می کنند و دوباره با انگیزه تمام دنبال دزدها می کند. خلاصه هی جا عوض می کند واتفاقا هردو جا خیلی خوب وبا همدلی تمام حق همراهی را در قول وفعل به جا می آورد...من فکر می کنم این یک داستان سیاسی است! شما چطور؟
۸۹/۰۴/۰۲
تا یکمی موافقم، تا دوکمی مخالف.
اینا تا هرجایی به نفعشون باشه همراه هستن و تا هرجایی نباشه نیستن.
در پشت پرده آدمها دیکته می کنن حتی که جطوری دعوای زرگری راه بندازن.
اگه خدابیامرز کردان بود فکر می کنید موافق بود یا مخالف؟؟ وقتی یکی داره با مدرک...دکتری اونجا درس میده و کلاس کاری داره دیگه... .
اما داش محمد رضا از عشق می نویسی یه چیز دیگه ایییییییی :((خیلی خوشم نمیاد بگم به دوستان هم وبلاگی که بیخیال کلاس و بیسارو بهمان، فیتیله رو بکش پایین و بما سری بزن، اتفاقی نمیفته اما حالا گفتم دیگهخیلی خوشم نمیاد بگم به دوستان هم وبلاگی که بیخیال کلاس و بیسارو بهمان، فیتیله رو بکش پایین و بما سری بزن، اتفاقی نمیفته اما حالا گفتم دیگه :)) :))