درباره سینمایی فورد در برابر فراری
نبرد فورد با فراری وقتی شکل جدی به خود می گیرد که فورد توسط رپیس فراری تحقیر می شود. فورد تصمیم می گیرد به هر قیمتی که شده ماشین مسابقه بسازد و به فراری ثابت کند که اشتباه می کرده است.
این نبرد همیشگی انسان است. وقتی تحقیر می شود خود را به آب و آتش می زند تا ارزش خود را بازیابد. جریان های تمدنی نیز بی نسبت با این حقیقت نیستند! .. تحقیر انسان به دست کلیسا او را به شورش علیه دین و دست یازیدن به چیزی ترغیب کرد که انسان را کرامت بیشتری می بخشید! و آنگاه که ماشین مدرنیته به تدریج همه هویت او را بلعید از این تحقیر بی سابقه به هرچه که در دسترسش بود پناه برد. نه لزوما به دین که به هرچه او را معنایی ببخشد.. قرار متزلزل در وضعیت آشوبناک پست مدرن!
مایلز در میانه مسابقه وقتی به سرعت ۲۴۰ کلیومتر در ساعت (یا همین حدود) می رسد اتفاق متفاوتی می افتد. ناگهان و در اوج هیجان همه چیز در برابر او رنگ می بازد. زمان می ایستد و او می اندیشد: من کی ام و اینجا چه می کنم؟ در میانه جنگیدن برای معنابخشیدن به زندگی اش ناگهان حس رهایی مطلق را می چشد. این تجربه چنان لذت بخش است که وسوسه تکرارش حتا او را به کام مرگ می کشاند!
فورد در برابر فراری جدای از همه جذابیت های سینمایی اش برای من تصویر تمنای معنا از سوی انسانی است که با وجود پیروزی ظاهری در معرض فروپاشی قرار دارد.